(عکس) آیا تا حالا کتابی که توش قارچ رشد کرده باشه دیدید!؟/ نسخه اصلی کتاب آلیس در سرزمین عجایب در موزه

انتشار 26 اردیبهشت 1403

طوطیانیوز: ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب (به انگلیسی: Alice's Adventures in Wonderland) نام کتابی است که لوئیس کارول در سال 1865 منتشر کرد. این کتاب که برای کودکان نوشته شده‌است داستان خیالی سفر دختری به نام آلیس را تعریف می‌کند که به دنبال خرگوش سفیدی به سوراخی در زمین می‌رود و در آنجا با ماجراهای عجیبی روبه‌رو می‌شود.

(عکس) آیا تا حالا کتابی که توش قارچ رشد کرده باشه دیدید!؟/ نسخه اصلی کتاب آلیس در سرزمین عجایب در موزه

به گزارش طوطیانیوز: داستان با رویدادی کاملاً اتفاقی آغاز می‌شود و با تمایل کودکانهٔ آلیس برای عبور از دری کوچک و ورود به باغی پر از گل ادامه می‌یابد. آرزوهای دور از حقیقتی که محقق می‌شوند و موجودات عجیبی که در آن سرزمین حضور دارند و انسان‌انگاری شده‌اند، ادبیات خیال‌پردازانهٔ داستان را شکل می‌دهند و مفاهیمی عمیق را در قالب داستانی کودکانه بیان می‌کنند. آلیس در سرزمین عجایب و ادامهٔ آن، که آن‌سوی آینه (1872)، نام دارد درطی یک قرن و نیم بی‌وقفه تجدیدچاپ شده و نه‌تنها در عرصهٔ چاپ و نشر کتاب و تصویرگری، بلکه در دیگر عرصه‌های هنر نظیر پویانمایی، فیلم، موسیقی، عکاسی و نقاشی نیز تأثیرگذار و الهام‌بخش بوده‌است. این داستان یکی از بهترین نمونه های ژانر ادبیات بی سر و ته به حساب می آید.

آلیس دختری هفت ساله است که همراه با خواهر بزرگترش کنار رودخانه نشسته اما حوصله‌اش سر رفته است. او ناگهان خرگوش سفیدی را می‌بیند که لباس به تن دارد و با یک ساعت جیبی به سرعت از جلوی او رد می‌شود. آلیس به دنبال خرگوش داخل یک سوراخ می‌رود و ناگهان شروع به سقوط می‌کند. پس از یک سقوط طولانی، آلیس به راهروی عجیبی می‌رسد که درهای بزرگی دورتادور آن تعبیه شده و همه این درها قفل هستند. او کلید طلایی کوچکی را روی یک میز شیشه‌ای پیدا می‌کند اما کلید برای قفل درها کوچک است. در بار دوم، کلید طلایی به یکی از درها می‌خورد و آن را باز می‌کند و آلیس یک باغ پر از گل و زیبا را می‌بیند و دلش می‌خواهد وارد آن باغ شود اما در کوچک‌تر از آن است که آلیس بتواند از آن رد شود. سپس یک بطری را می‌بیند که روی آن نوشته «مرا بنوش». آلیس مایع بطری را می‌نوشد و ناگهان کوچک و کوچک‌تر می‌شود و قدش 25 سانتیمتر می‌شود و دیگر دستش به کلیدی که روی میز گذاشته بود نمی‌رسد. بعد از آن یک تکه کیک را داخل یک جعبه شیشه‌ای می‌بیند که روی آن نوشته «مرا بخور». آلیس تصمیم می‌گیرد کیک را بخورد تا اگر کوچک‌تر شد از زیر در وارد باغ شود و اگر بزرگ‌تر شد لااقل کلید را از روی میز بردارد.

کتاب

دیدگاه ها
  ارسال به دوستان:
نظرات و دیدگاه های کاربران
از سراسر وب
همچنین بخوانید