طوطیا نیوز: پریا رخشنده، همسر دروازه بان تیم فوتبال استقلال (سیدحسین حسینی) در صفحه شخصی خود عکسی از چیدمان میز عصرانه اش منتشر کرده است.
به گزارش طوطیا نیوز، او فوتبال حرفهای خود را در سال 1389 از تیم برق شیراز شروع کرد. وی برای این تیم تنها دو بازی انجام داد. سید حسین حسینی (زادهٔ 9 تیر 1371 در شیراز) بازیکن فوتبال اهل ایران است که در پست دروازهبان برای باشگاه فوتبال استقلال در لیگ برتر خلیج فارس بازی میکند. حسینی در ابتدای فصل 1394–1393 برای خدمت سربازی به مدت دو فصل به صورت قرضی به تیم ملوان پیوست و پس از اتمام دوران سربازی، با توجه به قراردادش، به استقلال بازگشت. در این فصل، علیرضا منصوریان، به این دروازهبان جوان فرصت دروازهبانی استقلال تهران را در دو بازی حساس نخست و پایانی نیم فصل (مقابل تیمهای نفت تهران و سپاهان اصفهان) داد که هر دو بازی با نتیجه تساوی 1–1 پایان یافتند. همچنین او توانست در بازی مقابل نفت تهران در نیم فصل دوم لیگ 96–95 جایگزین رحمتی شود و با واکنشهای خود دروازهاش را بسته نگه دارد. استقلال توانست آن بازی را با گل ابراهیمی از روی ضربه آزاد پیروز شود.
نخستین بازی او در فصل 97–1396 برای استقلال در مقابل تیم پارس جنوبی جم بود که در این بازی دروازهاش دو بار باز شد. او همچنین در این فصل پس از بازی مقابل استقلال خوزستان و کلینشیت در این بازی رسماً رکورد طالبلو را شکست. همچنین او در جریان بازی مقابل تراکتور تبریز رکورد حفظ دروازه در تاریخ لیگ برتر را (که تنها سه هفته از شکسته شدنش میگذشت) شکست و در جریان بازی با سایپا و گل نخوردن تا دقیقه 56 رکورد بهرام مودت را شکست و رکورد کلینشیت در لیگبرتر فوتبال ایران تا آن زمان را با 872 دقیقه بسته نگهداشتن دروازه از آن خود کرد. وی همچنین به عنوان بهترین بازیکن دیماه، از دید برنامه نود انتخاب شد.
او پس از درخشش در لیگ برتر خلیج فارس در فصل 03–1402 برای حضور در جام ملتهای آسیا 2023 به تیم ملی دعوت شد. وی قبل از این تورنمت در تاریخ 19 دی 1402 توانست در بازی تدارکاتی مقابل تیم ملی فوتبال اندونزی یک نیمه بازی کند و دروازه خود را تا پایان نیمه اول بسته نگه دارد.
سیدحسین حسینی متاهل بوده و دو فرزند خردسال دارد. همسر وی که یه معمار و طراح داخلی میباشد در صفحه شخصی خود با انتشار عکس زیر نوشت؛
آدم های خوبِ زندگی من رنگشان آبی است... هر صبح میشود کنارشان با دلِ گرم چای دارچین نوشید؛ لبخند از صورتشان نمیرود و از جنس آرامش مطلقند... آدم های خوبِ زندگی من مثل ساعتِ ده صبحِ روز آفتابی اند همانقدر دلنواز و پرانرژی... تُن صدایشان با صداقت آمیخته شده... آدم های خوبِ زندگی من ساده و مهربانند مثل پیراهن گل دار مادربزرگم انگار هستند برای خوب کردن حال من در روزهای پر از سختی و استرس... همان هایی که برعکس خیلی از مهمانی های اجباری و از چند وقت پیش هماهنگ شده هروقت دلت تنگ بود خودت را پشت در چوبی خانه شان ببینی... راستی آدم های خوب زندگی شما چه شکلی اند؟