طوطیا نیوز:ماجرای پرونده قتلهای زنجیرهای هواسئونگ از سال 1986 آغاز شد. درست زمانی که یک زن میانسال 71 ساله ناگهان ناپدید و شش روز بعد جسد او در یک جنگل پیدا شد. این شروع یکی از مخوفترین پروندههای جنایی کره جنوبی است که پلیس این کشور را در پیدا کردن قاتل زنجیرهای آن ناتوان کرد.
به گزارش پایگاه خبری طوطیا نیوز،این نخستینباری نبود که پلیس جسد زنی را در شهر هواسئونگ پیدا میکرد که لباس قرمز پوشیده و دستها و دهانش را با لباسهای زیر خودش بسته بودند. تصویری وحشتناک که نشان میداد، یک قاتل زنجیرهای در کره جنوبی قصد ندارد دست از کشتن زنان بردارد.
ماجرای پرونده قتلهای زنجیرهای هواسئونگ از سال 1986 آغاز شد. درست زمانی که یک زن میانسال 71 ساله ناگهان ناپدید و شش روز بعد جسد او در یک جنگل پیدا شد. این شروع یکی از مخوفترین پروندههای جنایی کره جنوبی است که پلیس این کشور را در پیدا کردن قاتل زنجیرهای آن ناتوان کرد. 5 روز پس از کشف جسد زن میانسال، در فاصلهای حدود شش کیلومتر آنطرفتر و در جنگل جسد 4 زن جوان دیگر پیدا شد که همه آنها با لباس زیر خودشان، دست و دهانشان بسته بود و پس از تجازو به قتل رسیده بودند.
جسد دختران فقط در جنگل پیدا نمیشد. یکی از اجساد را اینجا و در زیر یک پل آبراهه کشاورزی پیدا میکنند. در حالی که زمان زیادی از مرگ او گذشته و جسد رو به متلاشی شدن بود. پلیس تحقیقات وسیعی را برای پیدا کردن قاتل آغاز کرده بود، اما هیچ ردی از قاتل وجود نداشت. حتی ردپاهایی که در صحنه جرم دیده شده بود هم کمکی نمیکرد. رسانهها فشار میآوردند و پلیس باید یک قاتل به آنها نشان میداد، پس مردی را دستگیر کردند که شرایط روانی مساعدی هم نداشت و سعی کردند قتلها را به گردن او بیاندازند، اما بیفایده بود.
قتلها همچنان ادامه داشت و اجساد یکی پس از دیگری پیدا میشد. حتی ادعا شد که از درون بدن یکی از اجساد تکههای هلو به همراه هسته آن پیدا شده بود. پلیس هر لحظه سردرگمتر میشد. پرونده هیچجایی برای پیشرفت نداشت و قاتل با مهارت خیلی زیادی پس از قتل ردی از خودش به جا نمیگذاشت به غیر از داخل بدن اجساد زنان قربانی. پلیس موفق شده بود چند نمونه دیانای قاتل را داخل بدن زنان پیدا کند، اما ناگهان به طور معجزهآسایی گشایشی در پرونده به وجود آمد.
در تاریخ هفتم سپتامبر 1988 یک راننده اتوبوس ادعا کرد که قاتل را قبل از کشتن یکی از زنان دیده است. او حتی مطمئن بود که قادر است او را شناسایی کند. پلیس با کمک راننده اتوبوس، موفق میشود برای نخستینبار تصویری چهرهنگاری شده از قاتل را به دست بیاورد. اتفاقی که میتوانست به دستگیریاش بیانجامد، اما کاملا بیفایده بود. تنها فایده این چهرهنگاری آن بود که تصویر توسط چند زنی که مورد تجاوز قرار گرفته، اما موفق به فرار شده بودند هم مورد تایید قرار گرفت.
پلیس بارها برای قاتل دامهایی گذاشت تا شاید بتواند با فریب او دستگیرش کند، اما حتی یکبار که چیزی تا دستگیری او نمانده بود، فرار کرد. فراری که برای پلیس کره خیلی گران تمام شد چرا که قتلها همچنان ادامه داشت و پرونده قطورتر میشد. حالا دیگر هیچ دختری در هواسئونگ جرات نداشت لباس قرمز بپوشد؛ اما ناگهان از سال 1991 قتلها متوقف شدند، ولی پرونده همچنان باز بود. پلیس مضنونین بیشتری را دستگیر میکرد که تا سال 2019 تعداد آنها به 21 هزار نفر رسید. برای این پرونده بیش از 40 هزار اثر انگشت گرفته شده و 2 میلیون پلیس روی آن متمرکز بودهاند. 3 نفر هم هنگام بازجوییهایی که گاهی خشن هم بودند، سکته کردند.
برای نخستینبار ترفند تازهای برای دستگیری یک قاتل زنجیرهای به کار گرفته شد. پلیس مخفیانه از یک کارگردان به نام بون جونگ هو خواست تا طبق مستندات پرونده یک فیلم داستانی بسازد. فیلمی که در نهایت با نام Memories of murder خاطرات قتل به نمایش گذاشته میشود. فیلم با استقبال زیادی همراه میشود و پلیس هم تایید میکند که فیلم بر اساس پرونده مشهورترین قاتل زنجیرهای کره جنوبی ساخته شده است. همه اینها برای آن بود که خود قاتل برای دیدن فیلمش به سالن سینما بیاید و آنوقت است که پلیسها پس از 30 سال بالاخره موفق به دستگیری او شوند. فیلم آنقدر محبوب شد که همین حالا جزء 250 فیلم برتر IMDB است، اما با همه اینها حتی یکبار هم قاتل به دیدن فیلم نیامد. پلیس بیشتر از همیشه سردرگم شد.
سال 2019 همچنان این پرونده باز مانده بود. اما امگر میشود یک قاتل زنجیرهای که کارش تجاوز و قتل زنان است، دست از این کار بکشد. 28 سال بود که هیچ قتل تازهای رخ نداده بود. یعنی قاتل مرده بود؟ اما این تنها احتمال نبود. برای همین پلیس کره جنوبی با این ایده که شاید قاتل به کشور دیگری فرار کرده، شروع به بررسی پروندههای قتل در جهان کرد تا شاید ردی مشابه پیدا کند. برای اینکار از سفارتهای کروه جنوبی در تمام دنیا کمک گرفته شد، ولی نتیجهای نداشت. قاتل آب شده و در زمین فرو رفته بود.
ولی ناگهان ایده تازهای شکل گرفت. اگر قاتل در سال 1991 به دلیل جرمی سنگین به زندان افتاده باشده چطور؟ پلیس دستبه کار شد و با نمونه دیانایی که داشت تمام زندانیان جرایم سنگین از سال 1991 به بعد را مورد بررسی و آزمایش قرار داد. قاتل در زندان بود. او پس از تجاوز به خواهر زنش و کشتن او دستگیر و به حبس ابد محکوم شده بود.
لی، چون جائه که حالا عنوان مشهورترین قاتل زنجیرهای کره را دارد در سال 1963 به دنیا آمده و آنطور که مادرش گفته، پسری مهربان و دوستداشتنی بود. خلقیات او زمانی تغییر میکند که ناگهان برادرش را بر اثر بیماری از دست میدهد و این سرآغاز شکلگیری شخصیت مخوفترین قاتل کره جنوبی بود.
لی در 20 سالگی وارد ارتش میشود و از سال 1986 در حالی که ازدواج کرده بود، قتلهای زنجیرهای خود را آغاز میکند. در سال 1989 دست به یک سرقت میزند که منجر به دستگیری او در سال 1990 میشود. لی را به یک سال و شش ماه زندان محکوم میکنند، ولی در دادرسیهای بعدی او موفق به گرفتن آزادی مشروط میشود. دلیل متوقف شدن قتلها هم همین بود چراکه لی فکر میکرد تحت نظر است. سال 1993 همسر لی که مدام از او کتک میخورد، ترکش میکند و یک سال بعد بود که لی به خواهرزنش تجاوز میکند و او را میکشد.
حالا لی، چون جائه با اتهامات تازهای مواجه شده بود. او پس از آنکه مدارک کافی برای شناسایی خودش را دید، از 15 قتل و 30 تجاوز به 14 قتل اعتراف کرد که 9 تای آن در هواسئونگ رخ داده بود و همین باعث شد تا دوباره به حبس ابد محکوم شود. حالا او اینجا و در زندان امنیتی شهر بوسان به سر میبرد و قرار است تا پایان عمر همینجا زندگی کند.
لی در یکی از جلسات دادگاه گفته بود، هیچ دلیلی برای کشتن زنها نداشته و برایش عجیب بوده که چرا همان زمان او را پیدا نکرده بودند. چون پس از هر قتل منتظر بود تا پلیسها بیایند و دستگیرش کنند.