طوطیا نیوز:برخی از قبایل قدیمی معیار زیبایی عجیبی برای زنان در نظر گرفته بودند که باید خوشحال باشیم امروزه اکثرا منسوخ شده اند.
به گزارش طوطیا نیوز،قبایل مختلف در طول تاریخ، معیارهای زیبایی متفاوتی برای زنان و حتی مردان داشتند. این معیارهای زیبایی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است و در برخی از دوره های تاریخ شکل افراطی به خود گرفته است اما بیشترشان امروزه منسوخ شده اند. در ادامه نگاهی به ترسناک ترین معیارهای زیبایی زنان از 5 قبیله عجیب دنیا خواهیم داشت.
ترسناکترین معیارهای زیبایی در جهان: زنان قبیله کایان در میانمار قرنهاست که مفتولهای نمادین به گردنهاشان میبندند. هرچند به نظر آزاردهنده و ناراحتکننده میآید، کایانها به راحتی آنها را در بیشتر سالهای عمرشان میپوشند. در جهان به این زنان «زنان زرافهای» گفته میشود.
دختران با شروع 5 سالگی شروع به پوشیدن این حلقهها میکنند. این حلقهها دور گردن بسته میشوند و به استخوان ترقوه و دندهها فشار میآورند تا رو به پایین رشد کنند. گردن ثابت میماند. این حلقهها فقط توهم درازتر بودن گردن را در نظر بیننده ایجاد میکنند.در قبیله کایانها گردنهای دراز نشانه جذابیت بیشتر است. این مفتولها که معمولا از جنس برنج یا طلا هستند، وزنی تا حدود 20کیلوگرم دارند و معمولا فقط زمانی از گردن خارج میشوند که فرد بخواهد آنها را با حلقهای بلندتر تعویض کند.
اما این حلقهها مضراتی دارند. ضعف عضلات گردن، آزار و اذیت و گاهی کبودیهای تیره روی استخوان ترقوه از پیامدهای استفاده از این مفتولها است. این سنت شروع به از بین رفتن کرده است. برخی از زنان امروزی آن را از مدافتاده میدادند.
برخی از خارجیها طی قرنها از این سنتها سوء استفاده کردهاند. اخیرا، دولت تایلند زنان کایانی که از جنگ میانمار فرار کرده بودند را وادار کرده بود در ازای دریافت پناهندگی به جذابیتهای گردشگری تبدیل شوند.
زنان قبیله ان-دبله در آفریقای جنوبی هم حلقههای گردن دارند. اما فقط زنان متأهل آنها را میپوشند و این حلقهها تأثیری که روی استخوان ترقوه و دنده زنان کایان میگذارند را روی این افراد نمیگذارند. ضمنا این حلقهها منفرد هستند و کل گردن را نمیگیرند.
بومیان آمریکایی شکل جمجمهشان را با دستکاری تغییر میدادند و به آن باندپیچی سر میگفتند. در دوران نوزادی که جمجمه در شکلپذیرترین و منعطفترین حالت خود قرار داشت، جمجمه او را میبستند تا دراز و کشیده شود. در حدود 5روزگی، مادر سر نوزاد (قسمت عقبی و پیشانی) را بین دو تخته چوبی میگذاشت و هر روز فشار بیشتری را به مدت 6 ماه به آن وارد میکرد. نتیجه: قسمت پشت و جلوی سر شیب برابر پیدا میکرد.
مایاها باور داشتند که یک جمجمه کشیده و دراز از روح بیدفاع کودک محافظت میکند. ضمنا این کار موقعیت اجتماعی فرد را نیز ارتقا میداد. سرهای کشیده کسانی که در جامعه مایا موقعیتهای برتر داشتند، آنها را از دهقانان متمایز میکرد.از نظر مایاها، جمجمه کشیده فرد را جذابتر میکرد. این اقدام ادای احترامی نیز به خدای ذرت، یام کاکس، بود. والدین سرهای کودکان را شبیه به خوشههای ذرت میکردند که از نظرشان یک زیبایی الهی بود.
دیگر فرهنگها شامل هونها، آلانها، تاینو و مانبتو نیز به نحوی جمجمه را از شکل اصلیاش خارج میکردند. تکنیک آنها برای انجام این کار متفاوت بود. برخی از این گروهها فقط سر زنان را میبستند یا به جای چوب از پارچه استفاده میکردند.خیلیها درباره اثر این کار روی رشد مغز تحقیق کردند. یک مطالعه عصبشناختی که در سال 2007 در نشریه جراحی اعصاب منتشر شد، اعلام کرد که «شواهد انسانی برای ارزیابی اثرات احتمالی تغییرشکل دادن جمجمه روی شناخت افراد موجود نیست.»
با اینکه شواهد بسیاری بر ضد این عقیده وجود دارد اما تعدادی نیز باور دارند این کار تأثیر فرازمینیها بروی این قومیتها را نشان میدهد.
در جنوبغربی اتیوپی، دخترانی که به سن 15سالگی میرسند باید مراسم گذاری به نام «بنسای» را اجرا کنند که گذار از دخترانگی به زنانگی است. این مراسم طی آیینهای خاص اجرا میشود. در این مراسم دختران یک بشقاب یا صفحه لب دریافت میکنند.
یکی از خویشاوندان زن برشی روی لب بالایی ایجاد میکند که به واسطه قرار دادن یک چوب دوشاخه داخل آن لب منبسط میشود. دو هفته زمان میبرد تا محل برش خوب شود و بتوانند چوبهای بلندتری را جایگزین کنند. وقتی که لب به قدر کافی کش آمد، یک بشقاب از جنس چوب یا سفال به محل برش افزوده میشود. گاهی این بشقابها تا 12سانتیمتر طول دارند. بعضیوقتها نیز لازم است چندتایی از دندانهای فرد را خارج کنند تا بشقاب در داخل لب جا بگیرد. بعد از این مراسم دردناک، دختران برای ازدواج آمادهاند.
مورسیها بشقاب لب را نمادی از زیبایی، باروری، قدرت و استواری میدانند. دختران بشقابها را با طرحهای رنگی رنگآمیزی میکنند. میتوانند آنها را خارج کنند اما برای مراسم خاص و وقتی برای مردان غذا میبرند باید این بشقابها روی لبهاشان باشد. اگر عذادار باشند این بشقابها را خارج میکنند.مردمشناسان این مراسم را در سایر نقاط جهان شامل گروههای بومی مختلف در قاره آمریکا، تانزانیا و چاد نیز مشاهده کردهاند.
اوهاگورو، آیین سیاه کردن دندانها، نشانهای بود از اینکه یک اشرافزاده ژاپنی به سن بلوغ رسیده است. این رسم به 300میلادی باز میگردد. زنان و مردان در مراسم بلوغ دندانهایشان را سیاه میکردند. ژاپنی ها ماده سیاهی از جنس چای، برادههای آهن و سرکه درست میکردند. این مخلوط اثرات بلندمدت داشت.
از قرن هفدهم به بعد، دندانهای سیاه با گیشاهای ژاپنی مرتبط دانسته میشد. گفته میشد که تضاد بین صورت سفید و ارواحگونه با دندانهای سیاه مردان را مانند شاپرکی که به آتش جذب میشود، به گیشاها جذب میکند.
در دهه 1870 که دولت ژاپن اعلام کرد این رسم با اهداف مدرنیزاسیون در این کشور مطابقت ندارد محبوبیت خود را از دست داد. برای تقبیح این آیین، امپراتوریس آن زمان ژاپن، هاروهو، پویشی برای تأکید بر دندانهای سفید و زیبا راه انداخت. اما تا همین امروز هم در فیلمها و اجراهای تئاتری و جشنوارههای سنتی دندانهای سیاه به نمایش گذاشته میشود. سایر کشورها مانند تایلند، فیلیپین و ویتنام هم تاریخ این رسم را دارند.
در دهه 900 میلادی، امپراتور لی یو درخواستی عجیب از معشوقهای یائو نیانگ کرد. او از معشوقهاش خواست پاهایش را به طرز آزاردهندهای ببیندد، دور آنها را را با ابریشم بپوشاند و روی ناخنهایش برقصد. این علاقه عجیب باعث رواج گرایش دردناک بستن پاها در میان زنان شد که تقریبا تا قرن بیستم در فرهنگ چینی نفوذ زیادی داشت.
فرایند دردناک بستن پاها با یک پدیکور عجیبوغریب آغاز میشود. پاها در داخل خون حیوانات و گیاهان غوطهور میشود، سپس ناخنها شکل داده میشوند. بعد انگشتان به جز انگشت بزرگتر به زیر خم میشوند و میشکنند. کف و پاشنه پا به هم فشرده میشوند و پاها برای مدتی باندپیچی میشوند.
انگشتان بدقواره شده در طی زمان در جایشان ثابت میمانند. هدف آن است که پاها شبیه به نیلوفر آبی شوند. مراقبتهای بعد از این فرایند، شامل خیساندن پاها در آب گرم و سوزاندن عطر برای پوشاندن بوی تعفن است.
برخی چینیها معتقد بودند که پاهای باندپیچیشده باعث میشد زنان با قدمهای آهستهتری راه بروند و زنانهتر و شکنندهتر به نظر برسند. زنان طبقات بالاتر جامعه کفشهای مجلل و زیبایی میپوشند تا پاهای آسیبدیدهشان را مخفی کنند. در طبقات بالاتر پای دختران را وقتی بیشتر از 3سال نداشتند میبستند.
انجمن رهایی پاها در سال 1887 تشکیل شد. مخالفتهای اولیه، اصول و مأموریت آنها در سراسر چندین استان چین گسترش یافت و صدها هزار نفر با حذف این آیین موافقت کردند. درنهایت این رسم در سال 1912 توسط دولت ممنوع اعلام شد. بااینحال و به رغم گزارش عفونتها و قطع پا این آیین به صورت غیررسمی در برخی مناطق روستایی ادامه یافت.
تیز کردن دندان در فرهنگ های مختلفی رواج دارد. مایان ها (Mayan) برای مشخص کردن خود به عنوان طبقه بانفوذ و دارای جایگاه اجتماعی بالاتر دندان های خود را تیز و آن ها را به شکل های خاصی می تراشند. مردم قبیل منتاوای (Mentawai) که در اندونزی زندگی می کنند بر این باورند که داشتن دندان تیز یکی از معیارهای زیبایی است. هرچه زنی دندان های تیزتر و باریک تری داشته باشد خواستگارهای بیشتری خواهد داشت.
اگرچه این سنت در بین مردمان قبیله منتاوای اجباری نیست اما اغلب دختران به منظور جلب کردن نظر جنس مخالف درد طاقت فرسای حکاکی روی دندان های خود را به جان می خرند.
در حالی که بسیاری از ما انسان ها از داشتن جای زخم بر روی بدن خود احساس ناراحتی کرده و برای از بین بردن جای این زخم ها دست به هر کاری می زنیم اما در برخی جوامع افراد عمداً روی بدن خود زخم ایجاد کرده و با افتخار آن را در معرض دید عموم قرار می دهند.در بسیاری از قبایل آفریقایی از این شیوه به عنوان یک آداب و سنت تشریفاتی برای اثبات خود به عنوان عضوی از قبیله استفاده می شود.
قبیله دینکا (Dinka) در جنوب سودان با استفاده از یک ماده اسیدی روی صورت دختران طرح هایی ایجاد می کنند که به نظر آن ها در زیباتر شدن آن ها موثر است.
کشیدن لاله گوش سنتی است که حتی امروزه نیز در سراسر جهان به عنوان نوعی پیام خاص انجام می شود. قبایل مختلف نه تنها از این روش برای زیبایی و اثبات خود استفاده می کنند بلکه از دید آن ها کشیدن گوش پیام دینی نیز داشته و خطر سحر و جادو و شیاطین را از فرد دور می سازد.