فال حافظ / دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد - غزل شماره 151

انتشار 16 مهر 1397
مطالعه 1 دقیقه

تعبیر و تفسیر کامل شعر و فال حافظ - دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد - را می توانید در ساعد نیوز بخوانید. تشخیص و پذیرفتن خوب و بد از محتوای غزل، بستگی به وضعیت روحی، عاطفی و باور صاحب فال دارد.

فال حافظ / دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد -  غزل شماره 151

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرند
زهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد

رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب
چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد

شکوه تاج سلطانی که بیم جان در او درج است
کلاهی دلکش است اما به ترک سر نمی‌ارزد

چه آسان می‌نمود اول غم دریا به بوی سود
غلط کردم که این طوفان به صد گوهر نمی‌ارزد

تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد

چو حافظ در قناعت کوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی‌ارزد

تعبیر غزل شماره 151 حافظ:

غم و غصه تا کی؟!

برای کاری که هیچ منفعتی برای شما نداشته دچار اندوه شده اید که کاملا بی دلیل و بدون منطق است. زیاد به دشمنان خود توجه نکنید. شاید ظاهرا در کاری که برایش رنج و سختی زیادی تحمل کرده اید و از مال و جان خود مایه گذاشته اید، شکست خورده باشید اما بهتر است از گذشته درس گرفته و آن را رها کنید.

هرچه اهداف عالی تر و آرزوهای بزرگ تر داشته باشید سختی ها و مشکلات راه نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین قبل از شروع کار فکر همه چیز را بکنید. قناعت پیشه کنید و به خداوند توکل کنید تا به مراد دل خود برسید.

فریب ظاهر افراد حیله گر را نخورید که سعی می کنند شما را از راه به در کنند.

1 دیدگاه
  ارسال به دوستان:
نظرات و دیدگاه های کاربران
از سراسر وب