طوطیا:پسر 23ساله رومانیایی که بعد از تجاوز به مادربزرگش او را به قتل رساند، مجرم شناخته شد.
به گزارش طوطیا نیوز به نقل از همشهری آنلاین ، در ماه می 2021، والنتین لازار، با مادربزرگ 45 سالهاش به نام ماریا رالینگ، برای خرید از خانه بیرون رفتند. آنها سوار یک اتوبوس دو طبقه در رامفورد، شرق لندن شدند تا به مقصد مورد نظر برسند. این پسر رومانیایی که از 18 سالگی با مادرش به بریتانیا آمدند، تا با پدربزرگ و مادربزرگ خود در بریتانیا زندگی کنند. او اکنون 23 ساله است و اوقات زیادی را با مادربزرگش میگذراند. اما در روزی که حادثه هولناک رخ داد زندگی آنها را بر هم ریخت.
او در حال حرف زدن با مادربزرگش بود و او را راضی کرد تا در یکی از ایستگاهها پیاده شوند، دست مادربزرگش را گرفت و به سوی بوتههای فضای سبز آن نزدیکی برد و حملهای وحشیانه را آغاز کرد و بعد از نیم ساعت از آنجا گریخت.
فردای آن روز در حالیکه فردی با سگش برای پیادهروی به آن حوالی رفته بود، سگ ناگهان به سوی بوتهها دوید و با سرو صدای مداوم صاحبش را به آنجا کشاند.
صاحب سگ وقتی به سوی بوتهها رفت با صحنه فجیعی روبهرو شد. جسد خونین زنی در حالیکه کیف و لباسهایش درکنارش افتاده بود، برهنه روی زمین افتاده بود. او بلافاصله پلیس را در جریان قرار داد.
پلیس وارد ماجرا شد و تحقیقات خود را آغاز و کیف، کفش و کارتهای بانکی او را در همان نزدیکی پیدا کرد. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و معاینه کالبدشکافی نشان داد، ماریا خفه شده است. از ناحیه دهان، قفسه سینه و زانو دچار جراحات شدید شده و همچنین 15 دندهاش شکسته شده است.
در تحقیقات پلیسی وبررسی دوربینهای مدار بسته آن اطراف مشخص شد که این مادر بزرگ و نوه با هم از اتوبوس پیاده شدهاند و در حالیکه پسر، مادربزرگش را میکشید، به پشت بوتهها برد و بعد از 30 دقیقه از آنجا بیرون آمد و گریخت. پلیس برای پیدا کردن قاتل یک فراخوان عمومی داد و این اقدام باعث شد که یک نفر به پلیس مراجعه کند و به ماموران گفت که قاتل را میشناسد.
همچنین راننده اتوبوس به پلیس گفت که به نظرش قاتل مواد مخدر مصرف کرده بود چون نگاهش بسیار عجیب و چشمانش بسیار گشاد و ثابت بود.
والنتین در خانهاش توسط پلیس دستگیر شد و در اعترافاتش گفت: آن روز حال عجیبی داشتم، اما با مادربزرگم برای خرید بیرون رفتیم در بین راه حس بدی به من دست داد. بنابراین مادربزرگم را با خود به گوشهای در پشت بوتهها کشیدم. یک چوب پیدا کردم که میخی رویش کوبیده شده بود. بعد از خفه کردن مادربزرگم به او تجاوز کردم و با همه قدرتم با آن چوب به مادربزگم حمله کردم و ضربات محکمی بر بدنش زدم.
بدین ترتیب دادگاه لندن او را به حبس ابد محکوم کرد.