طوطیا:یکی از بهترین کتابها برای روشن ساختن زوایای پنهان زندگی، شخصیت و کارنامه فرح پهلوی، خاطرات مینو صمیمی، کارمند دفتر اوست.
به گزارش طوطیانیوز، فریده دیبا مادر فرح در مهمانی کاخ سفید از اینکه مردان خیلی صمیمانه با زنان یکدیگر در حضور هم می رقصند، سخت تعجب کرد، ولی هنوز غرق در تعجب بود که «کندی هم چند دور با دخترش فرح رقصید و محمدرضا هم درحالی که دست هایش را دور کمر ژاکلین حلقه کرده بود با او رقصید.»
چند سال بعد در آستانه انقلاب، همین موضوع تکرار شد. فرح با کارتر در شب ژانویه (11 دی ماه 1356) در کاخ نیاوران رقصید و همین مسئله یکی از شعار های مردم ایران در تظاهرات روزانه آن ها شد.
جیمی کارتر از دی ماه 1355 تا دی ماه 1359 خورشیدی به عنوان سی و نهمین رییس جمهوری آمریکا در کاخ سفید بود و درست نیمی از دوران ریاست جمهوری او با دو سال آخر حکومت شاه و پیش از انقلاب 1357 مقارن بود.
صمیمی در کتاب «پشت پرده تختطاووس»، ترجمه حسین ابوترابیان، صفحه 125نوشته است: «هر روز نامههای مردم را در کیسههای برزنتی بزرگ برایمان میآوردند اما فرح از ما میخواست فقط نامههای خارجی را برایش ببریم و درخواستهایی که مردم رنجکشیده ایران داشتند، برایش بیاهمیت بود. البته درباریها تقریباً همهشان همینطور بودند. اگر از کار خیر و عامالمنفعه هم حرف میزدند، سرپوشی برای فعالیتهای اقتصادیشان بود.» در صفحه 262همین کتاب آمده است: «در گاوصندوق دفتر فرح، انبوهی سکه با تصویر فرح وجود داشت که اختصاصاً برای مراسم گوناگون ضرب شده بود و قیمتش نیز سر به میلیونها تومان میزد. این سکهها را در مناسبتهایی که پیش میآمد به خارجیها و بعضی رجال ایرانی هدیه میدادند. در میان گاوصندوق، سکههایی یافت میشد که حدود 15سانتیمتر قطر و یک سانتیمتر ضخامت داشت.» آنچه میخوانید سخنان و خاطرات درباریان، محافظان و نزدیکترین اشخاص به خانواده آخرین شاه ایران و زنان اوست.
فرح پهلوی در کتاب خاطراتش میگوید:« طی مدت تحصیل در مدرسه ژاندارک، عقاید مذهبیام بهطور کامل متزلزل شد. میدیدم که راهبهها و مادر مقدس مشروبات الکلی مینوشند و به یکدیگر حرفهای رکیک میزنند و گاها از روی شوخی و با نوعی لذت یکدیگر را زن خراب یا فاحشه خطاب میکنند! فساد موجود در مدرسه موجب گردید تا بهزودی در خوابگاه ما نیز روابط همجنسبازی میان دختران بالغ برقرار شود...»
اردشیر زاهدی که خود یکی از رجال رژیم پهلوی بود از فساد فرح پهلوی در کتاب خاطراتش مینویسد: «یکی از دوستان صمیمی شهبانو هم در ایران جا مانده بود و علیاحضرت بیم آن داشتند که او بهدست انقلابیون بیفتد و اعدام شود. این فرد آقای فریدون جوادی بود که اعلیحضرت از او متنفر بودند و همیشه بین ایشان و شهبانو بر سر این شخص دعوا بود. شاه او را بچهخوشگل مینامید و همیشه به شهبانو میگفت که خوب است این بچه خوشگلها را از دور خود دور کنید، اما شهبانو اهمیتی نمیداد و از فریدون جوادی حمایت میکرد. واقعیت این است که از سال 1353یا 54 به بعد که اعلیحضرت پای دختر سرلشکر آزاد را به کاخ باز کرد، شهبانو برای مقابله به مثل و انتقامجویی از شاه با افرادی مانند فریدون جوادی رفتوآمد میکرد. فریدون جوادی موفق به فرار از ایران شد و به آمریکا آمد و در نیویورک موقعی که شاه در بیمارستان بستری بود خودش را به شهبانو رساند و باعث عذاب و ناراحتی شاه در آن روزهای آخر عمر شد.»
برخی فریب عناوین کارهای فرح را میخورند، مثلا بنیاد خیریه فرح. اما جالب است بدانید که ریاست این بهاصطلاح خیریه را «هوشنگ نهاوندی» برعهده داشت. او که عضو رسمی لژ آفتاب بود و جلسات مفصلی با «ریچارد هلمز»، رئیس وقت سیا، داشت در خود رژیم پهلوی متهم به فساد مالی شد و به زندان افتاد. هوشنگ نهاوندی، بعد از انقلاب علناً به گروههای همجنسگرا پیوست و عکسهای او در لباس و آرایش زنانه در مطبوعات فرانسوی منتشر شد. جالبتر آنکه این بنیاد، بودجه رسمی دولتی هم داشت و در واقع محملی برای عوامفریبی و جذب بودجه بود.