طوطیا نیوز:دختر 14 ساله به خاطر عاشق شدن به یک پسر جوان جان دوست صمیمی خود را با قرص برنج گرفت.
به گزارش پایگاه خبری طوطیا نیوز به نقل از رکنا،آهو خلفی دختر نوجوان 13 ساله ساکن جلفا که با همکلاسی اش دوست صمیمی بودند در یک حادثه عجیب، عصر 29 بهمن ماه سال گذشته وقتی از مدرسه تعطیل شدند و به خانه آهو برای خوردن غذا و استراحت رفتند، دوست او با حل کردن قرص برنج در نوشابه آهو او را به کام مرگ می کشاند.
تحقیقات پلیس جنایی جلفا و بازپرس ویژه این شهر از همان روز بعد مرگ آهو آغاز شد. مادر آهو چند ماه پس از این حادثه در حالی که هنوز رسیدگی به شکایتش ادامه دارد با خبرنگار جنایی رکنا گفتگوی انجام داده است که می خوانید:
دختر من از کلاس اول ابتدایی با وجود یکسال اختلاف سنی با دوستش همکلاس بودند و همین منجر به صمیمیت بیشتر بین آنها شد.
من و پدر آهو از یکدیگر طلاق گرفته بودیم و به همین دلیل آهو هم به خانه پدر و هم به خانه من می آمد. 28 بهمن ماه بعد از تعطیل شدن از مدرسه آهو قرار بود به همراه دوستش به خانه پدرش برود اما با اصرار دوستش برای خرید به بازار می روند که همانجا دوست آهو قرص برنج از مغازه کالای پزشکی می خرد.
آهو و دوستش وقتی به خانه می رسند به پدرش زنگ می زند و از او می خواهد که برایشان ناهار بخرد. پدر آهو هم مثل همیشه از آژانس محل درخواست می کند تا برای دخترها ناهار تهیه کند. دوست آهو از طریق حل کردن قرص برنج در نوشابه آهو را مسموم می کند. من که برای کار های اداری حساب آهو به بانک رفته بودم با آهو تماس گرفتم و متوجه بی حالی او شدم.
وقتی دلیل بی حالی اش را پرسیدم دختر با بی حالی گفت: "خوابم می آید!"
تعجب کردم چون میدانستم با دوستش است و هیچوقت با وجود او نمی خوابد. با این وجود چیزی نگفتم تا اینکه بعد از بیست دقیقه حال آهو بد شده بود و ...
دوست آهو وقتی میبیند که آهو رفته رفته بی حال می شود با مادرش تماس گرفته و می خواهد به خانه آهو بیاید تا با یکدیگر او را به بیمارستان ببرند. محل زندگی ما کوچک است و یک بیمارستان بیشتر ندارد. یک پرستار با دیدن نام آهو به پسرعمو او که از مغازه داران در جلفا است تماس می گیرد و خانواد پدری آهو متوجه این قضیه می شوند. من بعد از گذشت نزدیک به دو ساعت از ماجرا با خبر شدم و خود را به بیمارستان رساندم.
دختر من 33 ساعت با مرگ جنگید که همین موضوع باعث تعجب کادر درمان شده بود اما جسم او بعد از 33 ساعت طاقت نیاورد و تسلیم مرگ شد.
دوست سارا به تازگی به یک پسر آشنا شده بود و به او دلبسته بود. بعد از گذشت چندین روز از ارتباط آنها دوست سارا از صحبت های پسر متوجه علاقه او به آهو می شود و همین موضوع منجر به حسادت شدید او می شود.
نه! آهوی من اصلا در جریان صحبت های این پسر نبوده است. دختر من در موبایل خود فقط انیمیشن می دیده و بازی می کرده است. حتی دوستانش هم در جریان بی خبر بودن آهو از این ماجرا بودند.
یک دختر چند وقت قبل از این حادثه در محل زندگی ما خود را به دار آویخته بود و همین موضوع در ذهن دوست آهو مانده بود. دوست های مشترک آنها در مدرسه می گویند دوست آهو از چندین روز قبل دائم اعلام می کرده قرار است با آهو خودکشی کنند ولی دختر ساده من حرف های او را به شوخی و خنده رد می کرده است. در اصل دوست آهو صحبت هایش به دلیل صحنه سازی و جلوه دادن مرگ آهو از طریق خودکشی بیان می کرده است.
بعید میدانم پدر او در جریان بوده باشد اما مادرش به دلیل انتقال آهو به بیمارستان و سرقت تلفن همراه آهو و پاک کردن تمامی اطلاعات آن به نظر می آید از ماجرا به طور کامل بی خبر نبوده باشد.
پدر او دوستی داشته که کالای پزشکی میفروخته و با این دختر هم آشنا بوده است. دوست آهو به بهانه قرص برنج برای پدرش فروشنده را مجاب به فروش آن می کند.
اوایل رخ دادن این اتفاق خانواده شایعه فرار کردن خود را از جلفا از طریق حضور نداشتن در محل و نرفتن دوست آهو به مدرسه بر سر زبان ها انداختند تا من پیگیر این ماجرا نشوم اما برخی از دوستان آهو این دختر را در محل دیده بودند و به من اطلاع دادند.
من و پدر آهو بعد از رخ دادن این اتفاق شکایت کردیم و پرونده قضایی را به جریان انداختیم اما دادگاه جلفا بیان کرد که به دلیل سن متهم که زیر 15سال است نمی تواند دستور بازداشت او را صادر کنند به همین دلیل پرونده ما به تبریز انتقال داده شد ولی بازهم تاثیری در دستگیری او نداشت اما پرونده همچنان در جریان قرار دارد.