رهبر انقلاب به فرزندانشان اجازه نداده‌اند در هیچ کار سیاسی و اقتصادی دخالت کنند | ماجرای هدیه گران قیمتی که رهبری پس دادند

انتشار 28 فروردین 1403

طوطیا نیوز:روایت‌های دست اول سرتیم پزشکی رهبر انقلاب از سبک ساده‌زیستانه رهبر و توجه ایشان به تحکیم بنیان خانواده را بخوانید.

رهبر انقلاب به فرزندانشان اجازه نداده‌اند در هیچ کار سیاسی و اقتصادی دخالت کنند | ماجرای هدیه گران قیمتی که رهبری پس دادند

به گزارش پایگاه خبری طوطیا نیوز به نقل از همشهری آنلاین،دکتر سیدعلیرضا مرندی در گفت و گو با همشهری ماه روایت‌های دست اولی از سال‌ها همراهی با مقام معظم رهبری برایمان نقل می‌کند که شنیدنش سرشار از لطف است.

7

از آداب و مناسبات این مراسم تعریف کنید.
مراسم ازدواج فرزندان رهبر خیلی ساده برگزار می‌شد. مهمانان زیادی دعوت نداشتند. زن‌ها و مردها در 2اتاق جداگانه دور اتاق می‌نشستند و با چای و شیرینی پذیرایی می‌شدند. می‌خواهم بگویم که به قدری زندگی این بزرگواران بدون تکلف و ساده بود که یک‌بار همسر رهبر انقلاب به من زنگ زدند و گفتند «قرار شده 3روز دیگر آقا مسعود ازدواج کند و نمی‌دانیم آزمایش پیش از ازدواج را کجا باید انجام دهد.» و من راهنمایی‌شان کردم. خانواده مقام معظم رهبری خیلی متواضع و ارزشمند هستند. ایشان به فرزندانشان اجازه نداده‌اند در هیچ کار سیاسی و اقتصادی دخالت کنند.

میزان ارتباط خانوادگی‌تان با رهبری چقدر است؟ رفت‌وآمد خانوادگی دارید؟
خیر رفت‌وآمد خانوادگی نداریم ولی همیشه هر وقت زحمتی داشته‌ایم به ایشان داده‌ایم که همیشه هم برایمان خیر و برکت داشته است. هنگام تولد نوه‌ها، رهبری در گوششان اذان گفتند و خطبه عقد بچه‌ها و نوه‌ها را هم جاری کردند و از همه مهم‌تر اینکه مشمول دعاهایشان هستیم.

سرنوشت سوغات عبای رهبری چه شد؟
سر تیم پزشکی رهبری خاطره‌ای مرتبط با سفر به عراق و سوغاتی‌ای که برای رهبر آورده بود برایمان تعریف می‌کند که نشان‌دهنده سادگی و دور بودن از تجملات در زندگی رهبرمعظم انقلاب است: «یک بار وقتی از سفر کربلا برمی‌گشتم دو عبای نسبتا گران‌قیمت سوغات آوردم. یکی را به آقای خاتمی که تازه رئیس‌جمهور شده بود و دیگری را به مقام معظم رهبری هدیه دادم. خب من که عباشناس نبودم فکر می‌کردم اگر گران باشد حتما کیفیت بهتری دارد. وقتی عبا را به ایشان دادم، تشکر کردند و چند روز یا هفته بعد که با ایشان ملاقات داشتم، گفتند: «اگر این عبا را بدهم و به جایش 3 عبای دیگر بگیرم، ناراحت می‌شوی؟» و اضافه کردند: «این عبا خیلی گران است و من عبای گران نمی‌پوشم.» من هم گفتم نه، چرا ناراحت بشوم و ایشان هم همان کار را کردند.»

دیدگاه ها
  ارسال به دوستان:
نظرات و دیدگاه های کاربران