طوطیانیوز:در ویکیپدیای وحید حقانیان نوشته شده او «فرمانده گشتهای ثارالله تهران در دهه 60» بوده و سال 1366 در جریان عملیات بیتالمقدس 3، از ناحیه شکم مجروح شده است. اینها اطلاعاتی هستند که در ویکیپدیا آمده است و در رسانههای داخلی اثری از این اطلاعات نیست.
به گزارش پایگاه خبری طوطیا نیوز به نقل از خبر آنلاین،بعد از غیبت چندساله «وحید حقانیان» از تصاویر به ثبت رسیده دفتر رهبری، او با نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری شوکی را به فضای انتخابات در سومین روز ثبت نام ها وارد کرد.
از کرامات سالن ثبتنام ریاستجمهوری همین بس که باعث پیدا شدن افرادی میشود که مدتها از انظار عمومی غایب بودهاند؛ یکی از آنها ظهر شنبه برای ثبتنام رفت؛ اما از آنهایی بود که کسی فکرش را نمیکرد؛ شناسنامهاش را به سنت نامزدهای انتخابات، رو به دوربینها گرفت و فرمها را پر کرد و رسما برای ریاستجمهوری ایران ثبتنام کرد؛ وحید حقانیان، معاون اجرایی و امور ویژه دفتر رهبری که به روایت رسانهها در چنین سمتی «بوده است».
تا روز شنبه هیچ اطلاعات شخصی از او در دست نبود؛ اما با نشان دادن شناسنامهاش، اطلاعات ابتدایی از او به دست آمد؛ متولد 17 بهمن 1340؛ تهران. از پدری متولد نجفآباد اصفهان و مادری متولد تهران.
در ویکیپدیای حقانیان نوشته شده او «فرمانده گشتهای ثارالله تهران در دهه 60» بوده و سال 1366 در جریان عملیات بیتالمقدس 3، از ناحیه شکم مجروح شده است. اینها اطلاعاتی هستند که در ویکیپدیا آمده است و در رسانههای داخلی اثری از این اطلاعات نیست.
در تصاویری که روی وبسایت دفتر رهبری از دهه 70 در دسترس است، «وحید» در بازدیدهای رهبری زیاد دیده میشوند؛ البته الان بعد از 30 سال که از آن میگذرد با مرور تصاویر آن زمان، میتوان وحید را در عکسهای سی سال پیش مشاهده کرد؛ تصاویری که در آن «وحید» یا بیسیم به دست است؛ یا در حال رصد اطراف است؛ یا در حال نگاه به لنز دوربین آن عکاسی است که دارد عکس میگیرد.
نخستین باری که وحید حقانیان مورد توجه افکار عمومی و رسانهها قرار گرفت، مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال 1388 بود؛ هنگامی که در غیاب چهرههای بلندپایه نظام مانند هاشمی رفسنجانی، او حکم تنفیذ را به رهبر انقلاب داد تا تحویل محمود احمدینژاد شود؛ به این صورت که با حکم تنفیذ منقش به آرم «جمهوری اسلامی» روی همان سکویی آمد که رهبری و مسئولان نشسته بودند؛ حکم را به رهبری داد؛ رهبری حکم تنفیذ را به احمدینژاد سپردند و وحید هم از احمدینژاد گرفت تا بتواند با رهبری دیدهبوسی کند.
از اینجا بود که رفتار و حضور «وحید» زیر ذرهبین رسانهها رفت؛ در غالب تصاویر یک گام عقبتر از رهبری حضور داشت؛ البته در غالب بازدیدهای رهبری در اماکن مختلف، «وحید» بوده اما بعد از تنفیذ 1388، او به چشم آمد. افکار عمومی در فضای مجازی بر روی او تمرکز کردند؛ چهرهای بود که در «بیت رهبری» حضور داشت و جلوی دوربین آمد؛ چهرهای غیر از افراد رسمی دفتر. همین حضورش پشت سر رهبری، باعث شد تا از او به عنوان «سر تیم محافظان» رهبری هم یاد شود.
بر این اساس میتوان گفت که او همیشه در حلقه نخست اطراف رهبری حضور داشته است؛ حالا یا به عنوان محافظ یا به عنوان هماهنگکننده.
شاید به همین دلیل بود که در رسانهها از او به عنوان سردار یاد میشود؛ اما در واقع او چنین رتبه نظامی ندارد و حتی عضو نیروهای مسلح هم نیست. این موضوع را عبدالله گنجی در زمانی که مدیرمسئول روزنامه جوان(نزدیک به سپاه پاسداران) بود، گفته است. او در بخشی از توییتی که پیرامون این مورد منتشر کرد، نوشت: «لازم است همگان بدانند ایشان نه تنها سردار سپاه نیستند که هیچ عضویتی در نیروهای مسلح نداشته و ندارند. افتخار خادمی مقام معظم رهبری عنوان گویاتری است که آقای حقانیان مفتخر به آن هستند».
در سالهای اخیر، و به نوعی پس از تنفیذ سال 88، انگار مزه رسانهای شدن زیر زبان وحید مزه کرد؛ یا شاید هم جامعه بیشتر او را در تصاویر پیدا میکرد. هر چه که بود، از آن سال به بعد، حرف و حدیثها درباره نقش «وحید» بیشتر و بیشتر شد.
در نخستین مراسم 14 خرداد پس از حوادث سال 88، هنگامی که سید حسن خمینی در مرقد امام در حال سخنرانی بود، طیفی ملقب به تندروها، اقدام به شعار دادن علیه او، هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی و .. کردند. پس از این حوادث، محمدعلی انصاری دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی در نامهای به سید حسن خمینی، به بیان جزییات برگزاری مراسم پرداخت. آنچه اینجا محل بحث است، نقش وحید در مراودات دفتر رهبری است. به این صورت که انصاری جلسات هماهنگی با دفتر رهبری جهت مراسم 14 خرداد را با «وحید و چند تن از اعضای دفتر» برگزار کرد.
در این گزارش انصاری میگوید پس از این جلسه، به صورت خصوصی با وحید جلسهای داشته که طی آن سه نکته را بیان کرده است: «اول اینکه افراد خاصی (که ایشان نام بردند) نباید تحت هیچ شرایط در مراسم حضور یابند و افراد دیگری را نیز ذکر نمودند که نباید دعوت شوند ولی حضور آنان در میان مردم منطقی است. استدلال ایشان این بود که حضور بعضی از افراد در مراسم موجب بی نظمی و اخلال میشود. دوم اینکه با توجه به شرایط حرم تعطیلی برنامه شبها بلامانع ولی مراسم بزرگداشت و نماز جمعه باید یکی باشد. همه باید متمرکز برای برگزاری یک مراسم با شکوه باشیم و تاکید خاصی در مورد سخنرانی یا لغو سخنرانی آقای رئیسجمهور در مراسم چهاردهم خرداد نداشتند. سوم در مورد سخنرانی جنابعالی(سید حسن خمینی) اظهار داشتند این برنامه طبق روال گذشته باید انجام شود و شرایط امسال با سال گذشته فرق دارد و ما بر اوضاع مسلط هستیم. قرار بر این شد که در ادامه ی کار نیز جلسات و تماسها ادامه یابد.»
در روز 14 خرداد، وقتی احمدینژاد مشغول سخنرانی بود و تریبون را رها نمیکرد؛ تا نوبت به سیدحسن خمینی نرسد؛ انصاری میگوید «به آقای وحید عرض کردم برخلاف انتظار و برنامههای اعلام شده بناست که اقای رئیس جمهور تا زمان نماز به سخنان خود ادامه دهند، اظهار داشتند که با تذکر من قضیه حل نمیشود، به ناچار خدمت مقام معظم رهبری رفتم... معظمله بر سخنرانی شما(سید حسن خمینی) تاکید و به جناب آقای وحید نیز در این رابطه سفارشی داشتهاند».
سال 1390 منازعه میان تیم احمدینژاد با مدیران مستقر در دانشگاه آزاد بالا گرفت؛ این جنگ و جدال بیشتر از این بابت بود که مدیران دانشگاه به خصوص عبدالله جاسبی منتسب به هاشمی رفسنجانی بودند؛ فردی که پس از حوادث سال 88، به نوعی مغضوب واقع شده بود. از همین رو شخص احمدینژاد تلاش ویژهای کرد تا مدیریت دانشگاه تغییر کند و نهایتا هم موفق شد. کامران دانشجو وزیر علوم وقت، در حکمی برادرش فرهاد دانشجو را به ریاست دانشگاه آزاد منصوب کرد؛ در مراسم تودیع و معارفه، وحید حقانیان حضوری پررنگ داشت و در کنار عبدالله جاسبی ایستاد.
از آن سالها به بعد، حضور «وحید» در مراسم تنفیذ یا سخنرانی رهبری یا دیدارهای ایشان، امری طبیعی بود؛ و در واقع نبودنش غیرطبیعی جلوه میکرد.
سال 1395 وقتی ساختمان پلاسکو فرو ریخت، او به کمک قالیباف رفت؛ از او به عنوان «نماینده رهبری» یاد میشد که در صحنه حادثه حاضر شده؛ شهرام گیلآبادی مدیر وقت روابط عمومی شهرداری تهران در یادداشتی پیرامون نقش «وحید» در شبها و روزهای پلاسکو نوشته بود: «تقریبا وحید حقانی هر شب در مکان حادثه حضور داشت و بعضی از راهبریها را هم برحسب تجربه پیشنهاد میداد...اولین پیکر مطهر آتشنشانان عزیز از بالای آوار کشف شد. با همفکری و نظر آقاوحید قرار شد مراحل کشف را نشان دهیم.»
او در چند حادثه مشابه دیگر با همین عنوان حاضر شد؛ مانند مراسم تشییع «شهید محسن حججی» که رسانهها نوشتند «به نمایندگی از دفتر مقام معظم رهبری»در آنجا حضور داشته است. یا پس از انفجار معدن زغال سنگ زمستان یورت آزاد شهر که در جریان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال 1396، رخ داد، باز هم به عنوان «نماینده ویژه مقام معظم رهبری» در منطقه حاضر شد.
اما پرحاشیهترین حضورش در یک منطقه، به زلزله کرمانشاه در آبان 96 برمیگردد؛ زمانی که باز هم به عنوان «نماینده دفتر مقام معظم رهبری» برای سرکشی به سرپل ذهاب رفت. او در یک جمع که فیلمش منتشر شد، با حمله به «اسحاق جهانگیری» معاون اول وقت رئیسجمهوری مستقر که از «مسکن مهر» انتقاد کرده بود، گفت که «سیاسیاش کردند. زود رفتند سراغ مسکن مهر... خدا لعنت کند معاول اول رییسجمهوری، آقای جهانگیری را... نخستین تخم لق سیاسی را ایشان گذاشت و زود در جلسه اقتصاد مقاومتی اعلام کرد مسکن مهر... اصلا چه ربطی دارد؟»
این سخنان واکنشهای تند و زیادی را برانگیخت. او در حمایت از طرح مسکن مهر، جهانگیری را «لعنت» کرد؛ طرحی که در دولت احمدینژاد انجام و مورد انتقادات زیادی قرار گرفت. البته که بعد از چند روز در ویدئویی تنها به ارائه توضیحات پیرامون سخنان اکتفا کرد و خبری از عذرخواهی نبود. با این وجود تیر ماه 97 و پس از درگذشت پدر وحید حقانیان، جهانگیری به مجلس ترحیم او رفت.
سال 1396 ویدئویی از «حسین سازور» از مداحان مشهور که گفته میشود رابطه نزدیکی با دفتر رهبری دارد، منتشر شد که درباره برخی چهرهها نظر میدهد. وقتی مجری از او میپرسد، «نظرت درباره سردار وحید حقانیان چیست؟»، در ابتدا با خنده گفت که «او سردار نیست» و مجری هم میگوید به «سردار معروف است!». در ادامه سازور میگوید: «اگر وحید در دم و دستگاه(دفتر) آقا نباشد، گرگهایی دهان باز کردهاند که آنجا را ببلعند؛ او مثل پلنگ مثل ببر از دفتر و از آقا و از شخصیت آقا انشالله در حال محافظت است.»
اسفند 96 او در برخی مراسماتی حضور مییافت که تا پیش از این سابقه نداشته است؛ «اختتامیه هفتمین دوره مسابقات بینالمللی رباتیک دانشگاه امیرکبیر» یا مثلا «افتتاح رسمی شبکه ایران کالا».
اوج حاشیهها پیرامون وحید، در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 1398 بود؛ هنگامی که رهبری در حال رفتن به سمت صندوق رای است و مسئولان دفتر و صندوق رایگیری ایستادهاند؛ وحید نیز می خواهد به این صف بپیوندد و یک نفر از پشت صف سعی دارد از رفتن او ممانعت کند؛ این تصویر از سوی کاربران شبکههای اجتماعی شکار شد که حرف و حدیثها درباره وحید را بیشتر و بیشتر کرد.
او مدتی پیش از خلق این صحنه، در تصاویر منتشره از سوی دفتر رهبری غایب بود و باعث شد تا شایعات زیادی در فضای مجازی دست به دست شود.
انتخابات 1400 هم بار دیگر حواشی حول وحید چرخید، در روز رایگیری باز هم همان شایعات زنده شدند؛ اما پس از این انتخابات بود که او نامهای سرگشاده منتشر کرد. او کاندیداتوری رضایی، قاضیزاده هاشمی و همتی را «امداد الهی» برای ابراهیم رئیسی پیروز آن انتخابات دانست و نوشت: «یقینآ باید گفت اینها خود را به گونه ای دانسته، یا ندانسته خرج انقلاب کردند وگرنه با توجه به شرایط رد صلاحیتها، تحریم انتخابات توسط بیگانگان و حتی احمدی نژاد، اگر بعد از کنار کشیدن نامزدهای پوششی، این سه نفر نیز اعلام انصراف کرده بودند، ولو وزارت کشور هم قبول نمیکرد یقینا چالش بزرگی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی بوجود میآمد.»
این نامه با واکنش تند خبرگزاری «تسنیم» روبرو شد: «آقای حقانیان! شایسته است ضمن ترک این رویه خسارتبار هرچه سریعتر درباره این شبههافکنیها روشنگری کرده و از ساحت رهبر معظم انقلاب اسلامی و دفتر ایشان صیانت فرمایید». تسنیم همچنین حقانیان را برای چنین اظهاراتی دعوت به استعفا از دفتر رهبری کرده بود: «جنابعالی بهعنوان یک شخص حقیقی این حق را دارید که در عرصه سیاسی کنشگری کنید و یا تحلیلهای خود را منتشر کنید و حتی با رسانهها گفتگو کنید، اما این در شرایطی است که اعلام نمایید از دفتر معظمله خارج شدهاید و دیگر در آنجا مسئولیتی ندارید.» هرچند مشخص نشد سرانجام این انتقادات به وحید چه شد، اما پس از این نامه و انتقاداتش وحید دوباره در تصاویر دفتر رهبری غایب شد.
این غیبت حالا پیوند خورده با نامزدیاش در انتخابات ریاستجمهوری و پس از مدتها دور بودن از انظار عمومی، ناگهان در سالن ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری در وزارت کشور پیدایش شده است؛ او احتمالا به «توصیه» تسنیم گوش داده است؛ چرا که قاعدتا اگر چنین نبود، تسنیم مانند دفعه قبل، تا الان وارد میدان شده بود. «وحید»، که روزگاری انواع سمتها در دفتر رهبری را به او نسبت میدادند حالا وارد گود میدان شده تا رقابت کند.