طوطیا نیوز:در جهان اتفاقات عجیب و غریب زیادی رخ می دهد اما عجیب ترین حقایق جهان چیزهایی هستند که هیچکس انتظارشان را ندارد. در ادامه بخوانید.
به گزارش طوطیا نیوز،ما هر روز ما هر روز شاهد دیدن ماجراها و یا شنیدن اخباری از سراسر جهان هستیم که باورشان مشکل است. عجیب ترین حقایق جهان اتفاقاتی هستند که هیچکس انتظارشان را نداشته و تصورشان را نمی کرده است. عجیب ترین حقایق جهان تنها مختص به دوره ما نیستند و از گذشته نیز وجود داشته اند. ما در این مقاله قصد داریم 13 مورد از عجیب ترین حقایق جهان که کمتر شنیده شده را برای شما بازگو کنیم.
در 17 نوامبر سال 1952 میلادی، نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی به صورت رسمی پیشنهاد ریاست جمهوری سرزمین های اشغالی را به آلبرت اینشتین ارائه کرد. با این حال دانشمند آلمانی پیشنهاد را رد نمود و اظهار داشت که علاقه ای به انجام این کار ندارد.
در دهه 1930 میلادی هنگامی که مردم آمریکا حال و روز چندان مناسبی نداشتند، بانوان با انتخاب های متعددی برای پوشیدن لباس رو به رو نبودند. آن ها باید خلاقیت به خرج می دادند و بنابراین تصمیم گرفتند به وسیله کیسه های کتانی آرد برای خود و اطرافیانشان لباس بدوزند. هنگامی که تولید کنندگان به فراگیر شدن این مسئله پی بردند، کیسه های آرد خود را با الگوها، طرح ها و نقش های مختلف تولید نمودند. روی برخی از کیسه ها حتی دستور شستشو و یا دوخت لباس نیز حک شده بود.
فسیل «پرنده نقره ای عظیم» با نام علمی «Argentavis magnificens» در سال 1979 میلادی در کشور آرژانتین پیدا شد. پژوهشگران اعلام کردند که این پرنده 6 میلیون سال قبل روی کره زمین می زیسته است. طول بالهای جانور به 6 تا 8 متر می رسیده و ارتفاع آن نیز 2 متر برآورد شده است.
در سال 1948 میلادی، کشتی هایی که در حال عبور از مالزی بودند، پیغام های اظطراری عجیبی دریافت کردند. کشتی های آمریکایی با سیگنال هایی از سوی یک کشتی هلندی به نام «SS Ourang Medan» مواجه شدند. پیغام به این شرح بود: “تمام افسران به همراه کاپیتان مرده اند. احتمالا تمام کارکنان کشته شده اند؛ من در حال مرگ هستم.”
هنگامی که کشتی ها برای نجات آن ها به محل مراجعه کردند، تمام خدمه و افسران را مرده و در حالتی شبیه به یخ زدن پیدا نمودند. در چهره های آن ها ترس و وحشت زیادی وجود داشت و دست هایشان نیز به صورت کشیده قرار گرفته بود. حتی سگ آن ها نیز به همین شکل جانش را از دست داده بود. نکته ترسناک این بود که هیچ جراحتی روی بدن آن ها دیده نمی شد.
دو فردی که در تصویر بالا مشاهده می کنید، دلیل استفاده ما از اثر انگشت هستند. آن ها هر دو یک اسم داشتند، به یک زندان فرستاده شدند و عجیب تر آنکه هیچگاه قبل از آن همدیگر را ندیده بودند.چهره آن ها علی رغم عدم وجود هیچ گونه ارتباط فامیلی، با یکدیگر یکسان بود. به همین دلیل برای شناسایی آن ها از اثر انگشت استفاده شد.
قبل از آنکه ساعت های زنگ دار اختراع شوند، افرادی به نام «knocker upper» وجود داشتند که کارشان بیدار کردن افراد بود. به این ترتیب مردم می توانستند به موقع به کارهای خود برسند. آن ها با استفاده از چوب و یا نخود به شیشه ها ضربه می زدند تا افراد را بیدار نمایند.
در گذشته بانوان چینی پاهای خود را می بستند و به این ترتیب از رشد آن ها جلوگیری می شد. این کار به این دلیل انجام می گرفت که داشتن پاهای کوچک به عنوان مظهر زیبایی و زنانگی به شمار می رفت. همین امر سبب می گشت که پاهای آن ها بد فرم شوند.
دانشمندان با استفاده از فناوری انعکاس صدا موفق شدند دو هرم غول پیکر را در عمق 1830 متری دریا پیدا نمایند. به نظر می رسد که آن ها از کریستال ضخیم ساخته شده اند. اندازه آن ها از هرم جیزه در مصر نیز بزرگتر است.
هر زمان که جوزف استالین از مرگ و یا ناپدید شدن یک نفر مطلع می شد، دستور می داد تصویر آن را از تمام عکس هایی که با او گرفته پاک کنند. بنابراین روتوش عکس به این شکل آغاز گشت.
این باور وجود دارد که اجساد افراد مقدس تجزیه نمی شوند. قدیمی ترین جسد سالم باقی مانده به «سیسیلیای مقدس» تعلق دارد. او 177 سال پس از میلاد مسیح در راه دین کشته شد و اکنون بدنش بسیار شبیه به همان 1700 سال پیش جلوه می کند. این موضوع تمام قانون های طبیعت را زیر سوال برده است.
در بنای تاریخی شفرد در استافورد شایر انگلستان، سنگ نوشته ای عجیب دیده می شود: “DOUOSVAVVM.” هیچکس نمی داند چه فردی آن را در این محل قرار داده و معنی عبارت نوشته شده چیست. با این حال بسیاری اعتقاد دارند که این پیغام توسط شوالیه های معبد نوشته شده تا از این طریق محل قرارگیری جام مقدس پیدا گردد.
مومیایی های گوآناخوآتو، ترسناک ترین مومیایی ها در جهان هستند. حالت چهره نشان می دهد که آن ها یا به صورت زنده زنده دفن گشته و یا آن که بر اثر شکنجه کشته شده اند.
آلبرت مار مدت کوتاهی قبل از شروع جنگ جهانی اول، یک بابون آفریقایی به نام جکی را پیدا کرد. هنگامی که جنگ آغاز گشت، آلبرت به صورت داوطلبانه راهی نبرد شد و جکی را نیز با خودش برد. این حیوان بامزه نه تنها سربازان دیگر را سرگرم می کرد، بلکه هنگام نزدیک شدن دشمن آن ها را مطلع می ساخت و حتی در مبارزات نیز شرکت داشت. پس از اتمام خدمت او، به جکی مدال شجاعت داده شد. این میمون تا سلا 1921 میلادی در کنار صاحبش زندگی کرد.
