طوطیانیوز:در ادامه به 7 مورد از این اماکن و نقاط سیاره زمین که هنوز مرموز بافق یمانده اند آشنا خواهید شد.
به گزارش طوطیا نیوز،علیرغم تلاشهای باستان شناسان و محققان هنوز معماهایی درباره مرموزترین و ناشناختهترین نقاط جهان وجود دارند.
مثلث برمودا که با نام مثلث شیطان نیز شناخته میشود میتواند نقطه شگفت انگیزی در اقیانوس اطلس شمالی باشد که در آن هواپیماها و کشتیها به طور نامحسوس ناپدید میشوند. البته ناپدید شدن در آن منطقه به عنوان یک اصل در نظر گرفته نمیشود چرا که هواپیماها و کشتیهای متعددی هر روز در آن منطقه به شکلی ایمن تردد میکنند در نتیجه، هیچ دلیلی وجود ندارد که از این ایده که اتفاق عجیبی در آنجا رخ میدهد پشتیبانی کند.
با این وجود، این ایده که آن منطقه به عنوان نقطهای منحصر به فرد و مستعد ناپدید شدن قلمداد میشود در اواسط قرن بیستم مطرح شد، اما اکثر منابع معتبر آن ایده رازآلود را رد میکنند. تا پیش از استفاده از سامانه موقعیت یاب جهانی (جی پی اس) قطب نما اصلیترین وسیله ناوبری محسوب میشد و بدین ترتیب قطب نما یکی از دلایل یاد شده در حوادث مثلث برمودا معرفی شده است. بسیاری از فرضیهها حامل این پیام بودند که ممکن است در آن منطقه ناهنجاریهای مغناطیسی غیرعادی وجود داشته باشد و هیچ گاه نمیتوان آنها را پیدا کرد. قطب نما میل مغناطیسی دارد و گاهی دچار اشتباه میشود. مثلث برمودا نیز دارای قطب مغناطیسی شمال است و دریانوردان این واقعیت را از قرنها پیش متوجه شده بودند.
برای مثال، دریانوردان ایالات متحده آمریکا در سال 2000 میلادی بر روی خط ویسکانسین حرکت میکردند، ولی در نهایت به خلیج مکزیک رسیدند. در حالی که عموم مردم فکر میکنند که میل مغناطیسی قطب نما یک پدیده مرموز است. یکی دیگر از دلایل علمی این پدیده وجود گلف استریم در اعماق اقیانوس است که از خلیج مکزیک سرچشمه میگیرد و از راه تنگه فلوریدا به اقیانوس اطلس شمالی جریان پیدا میکند. در حقیقت، یک رودخانه در اعماق این اقیانوس قرار دارد که میتواند چیزهای شناور را حمل کند. سرعت این جریان دریایی 2٫5 متر در ثانیه است. یکی از مهمترین توضیحات در مورد دلیل ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها خطاهای انسانی بوده است.
جنگل کج (Krzywy Las) دارای 400 درخت کاج است که به صورت کج رشد میکنند و منحنیهای کامل 90 درجه در پایههای شان که به سمت شمال خم میشوند در زمان رشد ایجاد میشود. پایههای هر یک از درختان به شکل C است. درختان به طرز عجیبی رشد کرده و نقطه کج همگی آنها به سمت شمال است. کسی نمیداند جنگل کج لهستان چرا چنین حالتی پیدا کرده است. داستانهای مختلفی درباره آن گفته میشود. قانع کنندهترین نظریه منشاء آن جنگل این است که درختان در ابتدا رشد کرده و در دوره نهال بودن زیر برف سنگین مدفون شده بودند. با این وجود، برخی دیگر بر این باورند که تنهها توسط کشش گرانشی منطقه تغییر کرده اند. این جنگل در نزدیکی شهر گریفینو واقع شده است. یکی از توضیحات مطرح شده آن است که جنگلبانان پس از کاشت درختان در سال 1925 تا 1928 میلادی به آنها این شکل را داده اند. ظاهرا آنان میخواستند از اشکال خمیده مبلمان بسازند و در 10 سالگی درختان را خم کردند. جنگلبانان با این کار مانع از رشد مستقیم درختان شدند. این درختان احتمالا پس از شروع جنگ جهانی دوم در سال 1939 رها شده بودند.
آبشار خون میتواند نقطهای غیر متعارف در قطب جنوب باشد. طعم آب آن آبشار فوق العاده شور است. در سال 1911 میلادی یک زمینشناس استرالیایی به نام "توماس گریفیت تیلور" در حال کاوش در درهای در قطب جنوب بود که به صورت تصادفی با آن آبشار مواجه شد. در طول یک قرن گذشته فرضیههای متعددی برای توجیه این پدیده عجیب مطرح شده بود. حالا تیمی از دانشمندان بر این باورند که بالاخره پاسخ آن پرسش را یافته اند: وجود نانوکرههای ریز غنی از آهن، سیلیس، کلسیم، آلومینیوم، سدیم و سایر عناصر. نانو کرهها موادی آمورف هستند بدان معنا که فاقد ساختار کریستال میباشند و همین خاطر در روشهای تحلیلی پیشین چندان به آنها پرداخته نمیشد چرا که از نظر تکنیکی مواد معدنی به شمار نمیروند. آهن موجود در نانوکرهها اکسید میشوند تا آبی که در آبشار خون جریان دارد به رنگ قرمز دربیاید. آهن ممکن است در این عملیات تنها نباشد و حضور برخی عناصر دیگر مثل کلر، منیزیم و سدیم ممکن است باعث ایجاد رنگ زرد متمایل به نارنجی در بخش خروجی شده باشند.
آن منطقه نظامی فوق سری در 130 کیلومتری شمال غربی لاس وگاس در ایالات متحده امریکاست. گفته میشود که هدف آن پایگاه نظامی آزمایش سامانههای نوین پروازی و جنگ افزارهای فوق سری است. دولت فدرال ایالات متحده آمریکا آن را بخشی از پایگاه نیروی هوایی ادواردز معرفی میکند. با این وجود، ماهیت، ماموریتها و اهداف آن پایگاه فوق سری تا به امروز نامعلوم است و هویت و تعداد کارکنان آن نیز مشخص نیست. دولت آمریکا اطلاعات رسمی بسیار ناچیزی را در مورد آن پایگاه منتشر کرده است. مانند بسیاری از پایگاههای نظامی آمریکا در آن کشور مشخص نیست چه استفادهای از این پایگاه میشود. ورود یا نزدیک شدن به آن پایگاه چه از طریق زمینی و چه از مرز هوایی ممنوع است. همین موضوع باعث بالا گرفتن طرح نظریههای توطئه و شایعات درباره آن منطقه شده است. ادعاهایی پیرامون انجام تحقیقات درباره بشقاب پرنده و موجودات فرازمینی در آن منطقه مطرح شده که البته هیچ یک اثبات نشده اند. با این وجود، گمانه زنیهای منطقی تری درباره آزمایش هواپیماها و تسلیحات مدرن در آن منطقه مطرح شده است. سیا در سندی درباره تاریخچه برنامه هواپیماهای جاسوسی لاکهید یو -2 که در آگوست 2013 از حالت محرمانه خارج شده به طور رسمی به وجود یک مرکز آزمایشی به نام "منطقه 51" که برای چند دهه موضوع کنجکاویهای فراوان بود اذعان کرد.
مجموعهای از خطوطی هستند که در صحرای نازکا در 80 کیلومتری بین شهرهای نازکا و پالپا در پرو وجود دارند. طرح این خطوط به گونهای است که در اشکال هندسی و هم چنین در قالب هفتاد شکل شبیه حشره، حیوان و انسان است. مساحتی که این خطوط را پوشش میدهد تقریبا 500 کیلومتر مربع بوده است و بزرگترین اشکال در حدود 270 متر درازا دارند. آن خطوط به دلیل خشکی بسیار زیاد، باد کم و شرایط آب و هوایی ثابت منطقه نازکا باقیمانده اند. برخی نظریه پردازان نیز با اشاره به این که مردم دوران باستان قادر به خلق چنین خطوطی با استفاده از ابزارهای ابتدایی نبوده اند آنها را به موجودات فرازمینی نیز نسبت میدهند. در سال 1985 میلادی یک باستانشناس به نام "جوهان رین هارد" اطلاعات باستانشناسی، قومشناسی و تاریخی را منتشر کرده بود که اثبات میکرد که پرستش کوهها و دیگر منابع آبی نقش مهمی در اقتصاد و مذهب نازکا از زمان قدیم تا زمان اخیر ایفا کرده اند.
او تئاین نظریه را مطرح کرد که در آن ستایش خدایانی در ارتباط با فراوانی آب و حاصلخیزی محصول توجیه میشوند. هم چنین، این ادعا مطرح شده که آن خطوط به مثابه راههای مقدسی بودند که به خدایان منتهی میشدند. آن خدایان در آن نقطه عبادت میشدند و اشکال نیز به عنوان موضوعاتی نمادین برای طلب کمک از خدایان بودند. "دیوید یوهانسن" پژوهشگر دیگری بود که خطوط نازکا و ارتباط آشکار آنها را با آبراههای زیر زمینی مورد بررسی قرار داده است. یوهانسن برای ردیابی آن تونلهای آبی گمانه زنی نمود و ادعا کرد که آن خطوط بیانگر این است که آیا زمین دارای آب است یا خیر.
جزیره کوچک عروسکها در شبکه گستردهای از آبراهها در جنوب مکزیکو سیتی واقع شده است. در جزیره عروسکها گمان میکنید که در میان جنگلی رازآلود همراه با تعداد بسیاری از شخصیتهای زنده عروسکی مواجه شده اید. عروسکهایی که از درختان به طرز وحشتناکی حلق آویز شده اند. بر اساس یک افسانه قدیمی گفته میشود که دختر بچهای در آبهای جزیره آن منطقه غرق شده بود. جسد آن دختربچه فقیر توسط مردی به نام "خولیان" که ساکن جنگل بود پیدا شد. آن مرد که از خانواده خود دور بود و در جنگل به تنهایی زندگی میکرد با پیدا کردن عروسک آن دختربچه در همان نزدیکی به احترام او عروسک اش را که خاکی و تکه پاره شده بود، به درخت آویزان کرد. از آن پس روح دختربچه در آن عروسک رسوخ کرده بود. خولیان برای آرامش بیشتر روح او تعداد عروسکهای بیش تری را به درخت آویزان میکند. خولیان در سال 2001 میلادی پس از پنجاه سال جمع آوری عروسک و حلق آویز کردن آنها از درختان فوت کرد. جسد او دقیقا در همان نقطهای پیدا شد که پیش از آن گفته بود جسد دختربچه را در آنجا پیدا کرده است.
آبشار آتشین در پارک ملی یوسیمیتی در امریکا واقع شده است. در واقع، آن ابشار از گدازههای آتشین تشکیل نشده بلکه یک آبشار معمولی است که هنگام غروب آفتاب با تابش نور خورشید همانند آبشاری از گدازههای آتشفشانی روشن به نظر میرسد. آبشار "هورستیل" آبشاری فصلی در زمستان و بهار است و ارتفاع آن به 650 متر میرسد. آن آبشار فصلی در اوایل زمستان و اوایل بهار جریان دارد. برای آتشین به نظر رسیدن آن آبشار هنگام غروب آفتاب هوا باید کاملا صاف باشد. چرا که در آن صورت مسیر نور آفتاب مسدود شده و به آن ابشار نخواهد رسید.