مادری که بعد از سالها پیکر سوخته پسرش را پیدا کرد/پایان تلخ عشق پسر 20ساله به زنی که 12 سال بزرگ‌تر از خودش بود...

انتشار 13 تیر 1403

طوطیانیوز:زن میانسال با مراجعه به پلیس از زنی شکایت کرد که 5 سال قبل پسر جوانش را اغفال و با او ازدواج کرده بود و پس از سال‌ها بی‌خبری پسرش را در حالی که دچار سوختگی شدید شده بود، در بیمارستان پیدا کرده بود.

مادری که بعد از سالها پیکر سوخته پسرش را پیدا کرد/پایان تلخ عشق پسر 20ساله به زنی که 12 سال بزرگ‌تر از خودش بود...

به گزارش طوطیا نیوز به نقل از همشهری، زن 53 ساله که با چهره‌ای وحشتزده و مضطرب خود را به مرکز انتظامی رسانده بود تا از همسر صیغه‌ای پسرش شکایت کند، در حالی که مرجوعه قضایی را روی میز می‌گذاشت درباره این ماجرای تلخ به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم‌آباد مشهد گفت: حدود 5 سال قبل در حالی که هنوز 20 بهار بیشتر از عمر پسرم سپری نشده بود، عاشق زنی شد که 12 سال از خودش بزرگ‌تر بود. او اسم این علاقه هوس‌آلود را عشق گذاشته و به هیچ توصیه و نصیحتی گوش نمی‌داد.

ساسان چنان غرق این رابطه غیراخلاقی بود که با جسارت مقابل من و پدرش ایستاد و تصمیم گرفت، ترلان را به عقد خودش درآورد. این در حالی بود که آن زن 32 ساله حتی نشانی محل سکونتش را هم در اختیار ما نمی‌گذاشت تا حداقل تحقیقات اندکی درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی او انجام بدهیم.

پترلان با چرب‌زبانی و رفتارهای هوس‌آلودش عقل پسرم را دزدیده بود به گونه‌ای که با وجود مخالفت‌های ما، او را به عقد موقت درآورد و به دنبال سرنوشت غم‌انگیز خودش رفت. ما هم دیگر هیچ ارتباط و معاشرتی با ساسان نداشتیم و به قول معروف او را طرد کردیم. ولی بازهم جگر گوشه ام بود و من نمی‌توانستم پسرم را از ذهنم بیرون کنم تا اینکه مدتی قبل فهمیدم او با همان زن صیغه‌ای‌اش در یک زیرزمین 12 متری اجاره‌ای زندگی می‌کند.

چند بار تصمیم گرفتم بعد از 5 سال به سراغش بروم و او را از فاصله دور نگاه کنم اما هنوز در این باره تردید داشتم که از ماجرای سوختن پسرم مطلع شدم و هراسان و سراسیمه خودم را به بیمارستان رساندم. از آنچه می‌دیدم وحشتزده و نگران بودم. پسر رعنای من به یک تکه زغال سوخته تبدیل شده بود و با کمک دستگاه تنفسی با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد.

بعد از پرس و جوهای زیاد تازه فهمیدم که پسرم در همان زیرزمین اجاره‌ای دچار سوختگی شده و همسر صیغه‌ای اش او را در بیمارستان رها کرده و خودش نیز با برداشتن مدارک به جای دیگری رفته است و حالا هم پاسخ تلفن هایش را نمی‌دهد. به همین دلیل آمده ام از او شکایت کنم.

با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای دردناک، بررسی‌های پلیسی با دستور سرهنگ محمدبزی (رئیس کلانتری قاسم‌آباد مشهد)با هماهنگی مقام قضایی برای واکاوی ادعاهای زن میانسال ادامه دارد

دیدگاه ها
  ارسال به دوستان:
نظرات و دیدگاه های کاربران