طوطیانیوز: تصاویری که میبینید و خاطرهی کوتاهی که میخوانید قسمتی از مطلب چاپ شده روزنامه اطلاعات هفتگی در سال 1336 است. خبرنگار اطلاعات یکی از زنان صیغهای ناصرالدینشاه قاجار را یافته و با وی مصاحبه ای داشته.
به گزارش طوطیا نیوز به نقل از خبرآنلاین، در هفتهی آخر مرداد 1336 درست 61 سال پس از کشته شدن ناصرالدین شاه قاجار به دست میرزا رضا کرمانی، خبرنگار اطلاعات هفتگی با سوژهی جالبی مواجه شد، او توانست یکی از زنان صیغهای ناصرالدینشاه قاجار را پیدا کند. «زیور حاجصالح» را «خانم بالا» صدا میزدند. او که یکی از 64 بانوی حرمسرای ناصری و به مدت 10 سال زوجهی شرعی شاه شهید بود، حالا او در آن تابستان 1336 که 95 سال از عمرش میگذشت در یکی از اتاقهای کوچک چهار در دو متر خانهای دورافتاده در گلوبندک زندگی میکرد که آن هم بر اثر لطف یک زن خیر به طور رایگان در اختیارش گذاشته شده بود و به عنوان یکی اعضای خانوادهی او در میان آنها باقی عمرش را میگذرانید. خانم بالا پذیرفت خاطراتش را از حرمسرای ناصری تعریف کند. آنچه در این مطلب میخوانید دومین قسمت از خاطرات او به نقل از مجلهی «اطلاعات هفتگی» به تاریخ 22 شهریور 1336 است:
در این قسمت از خاطرات خانم بالا در پاسخ به سوال خبرنگار که پرسیده بود " در اینجا لحن گفتار عوض شد و من پرسیدم راستی خانم، شما راجع به مهریه و شیربهای صیغههای شاه حرفی نزدید!"
پاسخ داده بود که؛ "در آن زمان که مرا برای شاه صیغه کردند به قول شما شیربهایم هفتصد تومان، یک غلامسیاه، یک آینهی تمامقدی، یک انگشتر الماس گرانبها و دو طاقه شال بود. اگر تنها هفتصد تومان را به پول امروز حساب کنید میبینید که سر به آسمان میزند. شما خیال میکنید شاه زن میگرفت که کیف و لذت بکند؟! شاه میگفت من برای رفاه حال رعایا زن میگیرم.
از هر قصبه و دهکدهای دختری را عقد میکنم تا بتوانم به آنجا بیشتر برسم، کمک کنم و از درد دلشان باخبر شوم. خیلی از زنهای شاه بودند که در مدت یک سال حتی یک شب به حضور او نمیرسیدند. او تمام وسایل استراحت را نیز برای زنهایش فراهم کرده بود و دمی از وضع حال اندرون غافل نبود و خودش شخصا سرکشی میکرد. مثلا هر چهار نفر زن یک حمام خصوصی داشتند و هرکدام از خانمها دارای یک آشپزخانهی جداگانه بودند. من خودم یک نفر ناظر، چند نفر کلفت و غلام و آشپز داشتم. ناظر وقتی ناهار حاضر میشد روی سرپوش ناهار مهر میزد که مبادا زهر قاطی آن کنند. شاه میترسید زنها با یکدیگر حسادت کرده به غذای هم سم بریزند روی این اصل دستور موکد داده بود که ناظرین بهدقت نظارت کنند تا مبادا جنایتی در حرمسرا واقع شود. بدانجهت هرکدام از زنها ناظر مخصوصی داشت که مسئول غذا بود و به این ترتیب بالغ بر 350 آشپزخانه در حرمسرا وجود داشت.
میگفتند یک بار یکی از زنها به علت حسادت به غذای یکی دیگر زهر ریخته بود گویا آن زن پیش شاه از او بدگویی کرده بود، او هم خواسته بود انتقام بکشد ولی یکی از آشپزها به جریان پی برد و به شاه گزارش داد. شاه زن حسود را فراخوانده اول پرخاش و بعد نصیحتش کرد که اگر یک بار دیگر بشنود که در حرمسرا جادو و جمبل شده یا کسی برای کسی توطئه کرده فوراً جلاد را خبر میکند."