پای دختران محسن تنابنده به بیبیسی و اینترنشنال باز شد؛ جنجال کلاس بازیگری سارا و نیکا تمامی ندارد!
طوطیانیوز: چند روز پس از اعلام خبر برگزاری کلاس بازیگری به مربیگری سارا و نیکا، واکنشهای مختلفی در فضای مجازی و برخی رسانهها شکل گرفت.
به گزارش طوطیانیوز، واکنشها به کلاس سارا و نیکای پایتخت متفاوت بود؛ برخی با استناد به نقش کمرنگ این دو نوجوان در سریال «پایتخت»، این رویداد را دستمایهٔ طنز قرار دادند و گروهی دیگر با توجه به سابقهٔ مصاحبههای سارا و نیکا با شبکه فارسیزبان موساد، آن را از این زاویه مورد نقد قرار دادند. فارغ از اصل موضوع، اما چند نکته در این میان شایان تأمل است.
1. درسهایی برای نوجوانان و جامعه
نکته نخست، فرصتی است که این قبیل بازگشتها برای اندیشیدن و درسآموزی فراهم میکنند. برای سارا، نیکا و همه نوجوانان این سرزمین که در معرض حجم گستردهای از تبلیغات رسانههای خارجی قرار دارند، این اتفاقات میتواند زنگ بیدارباشی باشد. بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و با نگاهی منتقدانه، به مرور رویدادهای گذشته بپردازیم. ادعاهای بزرگ و عجیبی مانند شکنجه یا کشتن نوجوانان که در فضای ملتهب سال 1401 مطرح شد، با گذشت زمان و روشن شدن حقایق - همانطور که در ماجرای نیکا شاکرمی شاهد بودیم - خود گواهی بر گزاف و غیرواقعی بودن آن ادعاهاست.
جمهوری اسلامی، با وجود همه دشمنیهای خارجی، همواره بر این موضوع تأکید داشته که سرنوشت و سعادت نسل جوان برایش از اهمیت اساسی برخوردار است. حتی اگر گاهی به دلیل تفاوت سلیقهها، سوءتفاهماتی در اذهان برخی ایجاد شود، این موضوع نباید مانع از درک هدف اصلی و بنیادین انقلاب گردد؛ هدفی که بر محور مصونیتبخشی به جوانان، نوجوانان و آحاد جامعه در برابر خطرات فرهنگ مهاجم غربی استوار شده است - فرهنگی که میتواند هویت، ایمان و آرامش آنان را به مخاطره اندازد.
2. رسانههای معاند و فریب جامعه
نکته بعدی، عبرتی است که میتوان از عملکرد و تحمیق مخاطب توسط برخی رسانههای معاند از جمله بیبیسی و تلویزیون فارسیزبان موساد گرفت که از هر فرصتی - حتی سارا و نیکای بدون صدا - هم سعی دارند اپوزیسیونتراشی کنند. این شبکهها حتی از سوژههای کوچک نیز برای ایجاد شکاف و تشویش افکار عمومی استفاده میکنند و ماهیت و اهداف خود را بارها نشان دادهاند.
اما پرسش اصلی این است که چطور میشود که گاهی برخی از هموطنان ما در داخل، تحت تأثیر این حجم ابتذال و برنامههای سطحی و جهتدار قرار میگیرند؟ فریب خوردن ساراها و نیکاها با توجه به سن و سالشان ممکن است قابل توجیه باشد، اما برخی بزرگسالان چگونه تحت تأثیر این فضاسازیهای دروغین قرار گرفتند؟
واقعیت آن است که برخی از هنرپیشهها و ورزشکاران و دیگرانی که در آن روزها تحت تأثیر فضاسازیهای رسانهای قرار گرفتند، گمان کردند کار انقلاب تمام است و باید ضمن ارضای نیازشان در جلب توجه، موضعی بگیرند تا از تحولات پیشرو عقب نمانند! اما متأسفانه این شتابزدگی و تصمیمگیری بر اساس تحلیلهای نادرست، باعث تباهی آینده هنری و اجتماعی آنان شد؛ تا جایی که امروز شاهدیم برخی از آنها در غربت، نه تنها جایگاه و احترام سابق را از دست دادهاند، بلکه در آرزوی بازگشت به میهن و محبوبیتی هستند که روزی از آن برخوردار بودند.
3. اپوزیسیون؛ نشانهای بر حقانیت نظام
سومین نکته، نشانهشناسی اپوزیسیون جمهوری اسلامی است. وجود جریانهایی همچون منافقین، سلطنتطلبان، گروهکهای تروریستی و حامیان اصلی آنها - آمریکا و رژیم صهیونیستی - که از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به ایران فروگذار نکردهاند، خود گواهی بر حقانیت نظام است. حتی برخی تحلیلگران، وجود اپوزیسیونی کممایه و بیپایه مانند سلطنتطلبان و چهرههایی نظیر رضا پهلوی را به مثابهٔ «برگ برنده»ٔ جمهوری اسلامی میدانند؛ چرا که سطح پایین و حماقت این جریانها، اندازه و عمق واقعی براندازان را آشکار میسازد.
در پایان باید تأکید کرد که جمهوری اسلامی امروز به عنوان پرچمدار مقابله با جریان کفر و استکبار جهانی ایستاده است. در چنین شرایطی حل معضل اقتصادی - که همت همه جانبه ای را می طلبد - می تواند طومار دشمنان را در هم بپیچید، و این الگوی مقاومت را به نمونه ای بیبدیل تبدیل کند. ترس دشمن از همین آیندهٔ درخشان است که او را به انواع توطئهها، تحریمها و ترورها واداشته تا مانع از تحقق این مسیر شود.
برای مشاهده سایر مطالب مربوط به حواشی بازیگران با سرویس هنرمندان طوطیا نیوز همراه باشید..